آیه 34 سوره ابراهیم
<<33 | آیه 34 سوره ابراهیم | 35>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از انواع نعمتهایی که از او درخواست کردید به شما عطا فرمود، و اگر نعمتهای (بی انتهای) خدا را بخواهید به شماره آورید هرگز حساب آن نتوانید کرد، (با این همه لطف و رحمت خدا) باز انسان سخت ستمگر و کفر کیش و ناسپاس است.
و از هر چیزی که [به سبب نیازتان به آن] از او خواستید، به شما عطا کرد. و اگر نعمت های خدا را شماره کنید، هرگز نمی توانید آنها را به شماره آورید. مسلماً انسان بسیار ستمکار و ناسپاس است.
و از هر چه از او خواستيد به شما عطا كرد، و اگر نعمت خدا را شماره كنيد، نمىتوانيد آن را به شمار درآوريد. قطعاً انسان ستمپيشه ناسپاس است.
و هر چه از او خواستهايد به شما ارزانى داشته است و اگر خواهيد كه نعمتهايش را شمار كنيد، نتوانيد، كه آدمى ستمكار و كافر نعمت است.
و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
لا تحصوها: احصاء: تمام كردن شمارش. «لا تحصوها»: شمارش آن را تمام نمى كنيد.
ظلوم: صيغه مبالغه است ، به معنى بسيار ظالم.
كفار: بسيار ناسپاس.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ «34»
و (خداوند) از هر آنچه كه از او خواستيد (و نياز داشتيد) به شما داده است، و اگر (بخواهيد) نعمت خدا را بشماريد، نمىتوانيد آنها را به دقت شماره كنيد همانا انسان بسيار ستمگر و ناسپاس است.
نکته ها
در آيه 18 سورهى نحل مىخوانيم: «إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ» اگر بخواهيد نعمتهاى خدا را بشماريد نمىتوانيد. همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
در آيات قبل خوانديم كه رهبران فاسد، مردم را به سوى غير خدا دعوت مىكنند. «جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً» اين آيه مىگويد: با آنكه از غير خدا هيچ كارى ساخته نيست و هر كه هر چه دارد از آنِ خداست، ولى انسان، بىتوجّه و ناسپاس است.
«عد» يعنى شمردن، «احصاء» يعنى شمردن با دقت بگونهاى كه هيچ چيز از قلم نيافتد.
جلد 4 - صفحه 418
پیام ها
1- عوامل توليد در اختيار انسان است. (آب، خاك و نور خورشيد ...) اگر نارسايى و كمبودى وجود دارد به خاطر مديريّت غلط و توزيع نامطلوب است. وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
2- خدايى كه بشر را آفريد، همهى نيازهاى او را از راه درست برآورده ساخت، اما انسان به دنبال رفع نيازهاى خود از راه گناه است. آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ ... إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ
3- انسان موجودى نيازمند و محتاج است. «سَأَلْتُمُوهُ»
4- انسان قدرت ندارد نعمتهاى خدا را بشمارد، چه رسد به اين كه بخواهد شكر آنها را به جاى آورد. «لا تُحْصُوها»
5- اگر انسان از نعمتهاى الهى درست استفاده نكند، بسيار ستمگر و كفران كننده است. «لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (34)
وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ: و عطا فرمود شما را از هرچه كه خواستيد از او، يعنى حق تعالى به سؤال شما همه چيز را كه مفسده نداشت نه در دين و نه در دنيا و مخالف حكمت و مصلحت نبود، به شما مرحمت فرمود؛ پس هر كه از درگاه احديت، عاقبت خواست يا طلب دولت يا عزت يا ولد يا نجات يا وسعت و ساير مطالب را نمود، به حاجتش رسانيد، مادامى كه مخلّ حكمت مصلحت نبود به شما عطا فرمود و كلمه «من» تبعيضيّه دال است بر اين، زيرا معنى آنكه بعض از آنچه سؤال كرديد از او به شما ارزانى فرمايد نه مطلقا، به جهت فقدان شرايط اجابت بر آنكه موافق مصلحت و عدم مفسده باشد؛ يا مراد هر چيزى باشد كه سزاوار سؤال است به جهت احتياج مردمان، خواه سؤال كنند يا نكنند. حاصل: هر چه ما يحتاج شما بود خواسته و نخواسته به شما عطا فرمود. يا اكتفا به يكى شده مانند قوله (سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ) «1» وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ: و اگر خواهيد شماره كنيد نعمت خداى را كه به فضل و كرم و احسان به شما مرحمت فرموده. لا تُحْصُوها: شماره نتوانيد نمود آن را و قدرت بر احصاء انواع آن نخواهيد داشت.
تنبيه: اين مطلب محقق است كه معرفت و علم انسانى به نعمتهاى الهى ممتنع، پس لازم باشد تأمل در يك چيز تا بشناسد عجز خود را از آن. و براى نمونه لقمه را كه تناول كند تعقل نمايد به آنچه در ما قبل و ما بعد آن است، زيرا لقمه نان كامل نگردد مگر آنكه عالم بالكليّه قائم باشد بر وجه اتم در تحت
«1» سوره نحل آيه 81.
جلد 7 - صفحه 59
قدرت صانع حكيم، چه گندم روئيده نشود مگر به معونت فصول اربعه و تركيب طبايع و ظهور باد و باران، و حصول اينها منوط است به نظام عالم شمسى و دوران افلاك و اتصال بعض كواكب به بعض ديگر بر وجوه مخصوصه در حركات و كيفيات جهات در سرعت و بطى؛ پس گندم را آلاتى بايد براى آرد و نان، آن حصولش به ايجاد آهن و ترتب آلات جديديه كه اصلاح آن به آلات ديگر حديديه اوليه؛ و تأمل نما بعد از اين آلات، اجتماع عناصر اربعه، تا ممكن شود طبخ نان از آرد. و اما نظر در آنچه بعد از حدوث آن است تأمل نما در تركيب بدن انسان كه خداى تعالى خلق فرمود اين ابدان را به كيفيت خاصه و ايجاد اعضاء و قواى متعدده تا ممكن شود انتفاع به اين لقمه، و ميسر نيست معرفت آن مگر معرفت تشريح و طب كه عقولى را متحير گرداند، پس ظاهر شد به براهين واضحه فرمايش خداوند عزّ و جلّ (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها). نعم ما قيل:
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
صفات كمال و شرح انوار جمال آن سرور از حيّز تصوّر و تخيّل بيرون است و از اندازه تفكر و تأمل، افزون. إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ: بدرستى كه آدمى بسيار ستمكار سخت ناسپاسى است، ظلم مىكند بر نعمت به ترك شكرگزارى، و كفران مىورزد در حق منعم حقيقى. يا ظلوم است بر نفس خود كه در محنت جزع مىكند، كفار است كه در نعمت بخل مىورزد و در خير نمىگشايد. بنابراين بايد انسان در نعمت شكر گزارد، و در محنت بردبار باشد تا رضاى حق را دريابد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ (31) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (34)
ترجمه
بگو مر بندگان مرا آنانكه ايمان آوردند بر پاى دارند نماز را و انفاق كنند از آنچه روزى داديم ايشانرا در نهان و آشكارا پيش از آنكه بيايد روز كه نباشد داد و ستدى در آن و نه دوستىئى
خدا است آنكه آفريد آسمانها و زمين را و نازل نمود از آسمان آب را پس بيرون آورد بآن از ميوهها روزى براى شما و مسخر گردانيد براى شما كشتى را تا روان شود در دريا بفرمانش و مسخّر گردانيد براى شما نهرها را
و مسخّر فرمود براى شما آفتاب و ماه را دو گردش كننده مستمرّ و مسخّر فرمود براى شما شب و روز را
و داد بشما از هر چه خواستيد از او و اگر بشماريد نعمت خدا را بشمار در نياوريد آنرا همانا انسان هر آينه بسيار ستمكار ناسپاس است..
تفسير
امر است به پيغمبر اكرم كه امر فرمايد اهل ايمان را براى احقيّت ايشان باقامه نماز كه بر پا دارند آنرا در مواقيت معيّنه بخواندن و بتهيّه وسائل آن و نيز امر فرمايد بانفاق و صرف نمودن بعض آنچه را خداوند بايشان عطا فرموده در راه او خواه پنهان باشد خواه آشكار و بعضى پنهان را بصدقه مستحبّه و آشكار
جلد 3 صفحه 232
را بزكوة مفروضه تفسير نمودهاند و در روايت عيّاشى ره بحقوقيكه غير از زكوة مفروضه است تفسير شده در هر حال اين وقت و مال را بايد صرف نمود براى روز كه در آنروز نميتوان معاملهاى نمود و خريد و فروشى كرد كه باين وسيله فدائى داد و خود را از آتش جهنّم خلاص نمود و نميتوان دوستى گرفت كه بشفاعت آن از عذاب الهى نجات يافت چون هر كس در آنروز بخود مشغول است بطوريكه توجّه بديگرى ندارد و در بين كفّار دوستىئى نيست بلكه همه با يكديگر دشمنند «برگ عيشى بگور خويش فرست كس نيارد ز پس تو پيش فرست» و بايد دانست كه مستحقّ عبادت و پرستش خدا است كه آفريد آسمانها و زمين را براى بندگان تا در زير آنها و بالاى آن جاى گيرند و فرو ريخت از آسمان باران رحمت را پس بيرون آورد بوسيله آن از مأكول و ملبوس و مفروش و غيرها آنچه مرزوق و مقدّر ايشان باشد و در تحت فرمان بندگان قرار داد كشتى را تا جارى شود در دريا بوزيدن باد بامر خدا و در تحت تصرّف ايشان قرار داد نهرهاى بزرگ و كوچك را و مسخّر فرمود براى انتفاع آنها آفتاب و ماه را كه پيوسته بر دأب و عادت خود حركت كنند و منافع خود را بخلق برسانند و مسخّر فرمود شب و روز را براى آسايش مردم در يكى و كسب معيشت در ديگرى كه همه بر نفع ايشان است و عطا فرمود بآنها بعض آنچه را كه خواستند از او يعنى آنچه را مطابق باصلاح آنها و خالى از فساد بود و در مجمع از صادقين عليهما السلام نقل نموده كه قرائت فرمودند من كل بتنوين و بنابراين مفعول آتاكم مذكور است بخلاف قرائت باضافه كه مفعول سؤلكم مقدّر است و معنى ظاهرا يكى است و بعضى ما را نافيه گرفتهاند يعنى عطا فرموده است از هر چيزيكه سؤال ننموديد از او آنرا چه رسد بآنكه سؤال نموده باشيد و مؤيّد اين معنى است روايت عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام كه فرمود جامه و چيزيكه سؤال ننمودى آنرا از او عطا فرموده است بتو و محتمل است مراد از ما سئلتموه چيزى كه سزاوار سؤال است باشد خواه سؤال شود خواه نشود در هر حال نعم الهى كه شكر آن عقلا واجب است بقدرى است كه كسى قدرت تعداد انواع آنرا ندارد چه رسد به افراد آن هر نفسى كه فرو ميرود ممدّ حيات است و چون بر ميآيد مفرح ذات پس در هر نفسى دو نعمت موجود و بر هر نعمتى شكرى واجب از دست و زبان كه بر آيد كز عهده شكرش بدر
جلد 3 صفحه 233
آيد شكر گذارى هم نعمتى است كه شكرش واجب است و همانا انسان بالطبع بسى ستمكار است بر نفس خود بترك شكر بر نعمت و بسيار كفران نعمت و ناشكرى كننده است اگر خداوند با او كمك نفرمايد بتوفيق شكر گذارى و اطاعت و ترك معصيت ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزقاً لَكُم وَ سَخَّرَ لَكُمُ الفُلكَ لِتَجرِيَ فِي البَحرِ بِأَمرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الأَنهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمسَ وَ القَمَرَ دائِبَينِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُم مِن كُلِّ ما سَأَلتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللّهِ لا تُحصُوها إِنَّ الإِنسانَ لَظَلُومٌ كَفّارٌ (34)
ترجمه واضح است و مضامين اينکه آيه شريفه مكررا بيان شده و ما بنحو اختصار اشاره ميكنيم و رد ميشويم.
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ سماوات عالم بالا است که تمام اينکه كرات جويّه در آنها است و هفت طبقه است و مطروس از ملائكه که از حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مرويست که فرمود در ليلة المعراج تمام اينکه طبقات مطروس از ملائكه بود که جاي يك قدم نبود و تمام اشتغال بعبادت داشتند بعضي در حال قيام، بعضي در سجود، بعضي در ركوع، بعضي در قعود و خداوند ميداند که در هر يك از اينکه كرات چه اندازه خلق فرموده و بسا بعضي اينکه كرات هزارها برابر اينکه كره زمين است و ارض اينکه كرات سفليه مثل كره ماه و هوي که كره زمين در جنب آنها بسيار كوچك است و در كره زمين چه اندازه از معادن و و جمادات و نباتات و حيوانات خلق فرموده و از طائفه جن که طائفه انس در جنب آنها بسيار قليل هستند و در طائفه انس اشكال مختلف و رنگهاي متشتت است که ميتوان گفت دو نفر در جميع جهات مشابه يكديگر نيستند (جلّ الخالق) وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً که ابخره از درياها بطرف بالا ميرود و بصورت
جلد 11 - صفحه 392
ابرها ميشود و باد آنها را سير ميدهد بهر نقطه که مأمور هستند و باران نازل ميشود بامر الهي.
فَأَخرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزقاً لَكُم از فواكه و خضرويات و حبوب و اقسام بطيخ و دابوقه و يقطين و غير اينها از مأكولات.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الفُلكَ لِتَجرِيَ فِي البَحرِ بِأَمرِهِ که روي آب بتوسط باد از يك قسمت زمين بيك قسمت ديگر سير دهد يا بوسائل امروزه بلكه امروز بتوسط هواپيما در هوا سير دهد اينکه قوه بنزين و نفت را خداوند عنايت فرموده و همچنين تخته چوبي زير آب نرود.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الأَنهارَ که باران از كوهها سرازير شود و رودخانهها و نهرها جاري شود و مراكز كشت را مشروب سازد و همچنين در تخوم الارض فرو رود و تشكيل نهرها و چشمهها دهد.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمسَ وَ القَمَرَ دائِبَينِ دائب بمعني دوام است يعني هميشه شمس براي ضوء نهار و قمر براي نور ليل که ميفرمايد هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمسَ ضِياءً وَ القَمَرَ نُوراً يونس آيه 5 و براي رشد اشجار و نضج ثمار و فوائد بسيار ديگر وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ ليل را براي استراحت و فراغت براي عبادت و توجه بحضرت باري بالاخص در وقت سحر، و نهار را براي تحصيل معاش و اصلاح امور و قضاء حوائج.
وَ آتاكُم مِن كُلِّ ما سَأَلتُمُوهُ هر چه خواستيد بشما عنايت فرمود.
دست حاجت چه بري پيش خداوندي بر
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 34)- و قسمتی از هر چیزی که از او تقاضا کردید و (از نظر جسم و جان فرد و اجتماع و سعادت و خوشبختی) به آن نیاز داشتید در اختیار شما قرارداد» (وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ).
و به این ترتیب «اگر نعمتهای الهی را بخواهید بشمرید هرگز نمیتوانید شماره کنید» (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها).
چرا که نعمتهای مادی و معنوی پروردگار آنچنان سر تا پای وجود و محیط زندگی شما را فراگرفته که قابل احصا نیستند.
اما با این همه لطف و رحمت الهی «باز این انسان ستمگر است و کفران کننده نعمت» (إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ).
نعمتهایی که اگر به درستی از آنها استفاده میکرد میتوانست سراسر جهان را گلستان کند.
در حقیقت قرآن میگوید ای انسان! همه چیز به قدر کافی در اختیار توست،
ج2، ص512
اما به شرط این که ظلوم و کفار نباشی، به حق خود قناعت کنی و به حقوق دیگران تجاوز ننمایی!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم